محل تبلیغات شما
نیمه شب با گریه‌ای بی‌امان از خواب بیدار شد. خواب بابا را دیده بود و حالا بهانه او را می‌گرفت. این اولین بار نبود که او سراغ بابا را می‌گرفت ، اما این‌بار با همیشه فرق داشت. غوغایی در خرابه به پا شده بود. این‌بار نه آغوش عمه زینب ، نه دلداری‌های مادرانه رباب و نه نوازش‌های برادرانه امام سجاد ، هیچ کدام آرامش نمی‌کرد.

 آنقدر بی‌تابی کرد تا بالاخره خود امام حسین برای آرام کردنش آمد ؛ امام حسین با سر به خرابه آمد و پای درد دل او نشست. رقیه همه چیز را به پدر گفت و آرام شد. آرامشی که داغی تازه بر قلب اهل خرابه گذاشت و زینب را پیرتر کرد.

 رسالت دختر سه ساله‌ی امام حسین ، رساندن این پیام به شیعیان بود : اگر امام زمانتان را مضطرانه بخوانید و سراغ او را بگیرید ، او با عجله به سراغتان می‌آید. »‌

 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه شهادت #حضرت رقیه سلام الله علیها

☑️ کانال مهدویت مهدیاران
eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c

خطرناک تر از بمب اتم

امروز نوبت حضور ماست...

اجتماع بزرگ‌ مردمی #عید بیعت در سالروز آغاز امامت امام عصر (عج)

امام ,، ,حسین ,خرابه ,این‌بار ,رقیه ,امام حسین ,او را ,بابا را ,همیشه فرق ,فرق داشت

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

junotoder مطالب اینترنتی معرفی نویسندگان برتر و جوان my routines فروشگاه موم (صمغ) عربی_موم سرد_موم آدامسی serraredi micolmechec وادی امیـــــــــد دانلود وی اس تی و پلاگین واموزش اف ال استودیو aninpharra