محل تبلیغات شما
روزی که #حضرت_مسلم به دعوت مردم کوفه ، روانه کوفه شد، به دلش آمد به امام حسین بگوید : این سفر سخت است مولا » اما حضرت عَرضه داشت : برو »

  خواست دوباره حسی که در دلش داشت را بازگو کند ، که حضرت فرمود : مسلم! برو ، نزدیک‌تر از تو اگر داشتم او را می‌فرستادم »

  مسلم رفت اما نفهمید چه شد که رفت. چه حال شیرینی داشت! این جمله را شنید ، رفت و نفهمید خیانت یعنی چه؟! نفهمید بی‌وفایی یعنی چه؟! گرسنگی و آوارگیِ شب معنا نداشت ، وقتی مسلم نزدیک‌ترین به امامش بود.

  در روزهای آخر که بزرگترین بی مِهری‌ها را از مردم کوفه دید ، بیشترین لذت را بُرد. مسلم نزدیک‌ترین به امامش بود ، و او هر لحظه با این جمله زندگی می‌کرد.

  اما وقتی خیانت مردم کوفه را دید ، خواست به جای تمام مردم دنیا فریاد زند : اشتباه می‌کنید » خواست فریاد زند : عدالت یعنی حسین ، آرامش یعنی حسین »

  مسلم وقتی جانِ امامش را در خطر دید ، خواست فریاد زند : خدایا شرمنده‌ام. شرمنده‌ام که نتوانستم از جان امامم محافظت کنم. »

 خواست فریاد زند : امام زمان نیا ، این مردم هنوز وفاداری نمی‌شناسند. »

  #دلنوشته_مهدوی

✅ کانال مهدویت مهدیاران
eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c

خطرناک تر از بمب اتم

امروز نوبت حضور ماست...

اجتماع بزرگ‌ مردمی #عید بیعت در سالروز آغاز امامت امام عصر (عج)

، ,مسلم , ,مردم ,یعنی ,»  ,فریاد زند ,زند ,دید ، ,مردم کوفه ,به امامش

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

tcholulmaivel trifarlaking goldverrily nonsfireape inmyolaicom ارز دیجیتال رایگان خرید لیوان جادویی حرارتی لنز دوربین حساس به دما حرارت عاشقانه 2021 Wilma's notes matalebe janjalio khafan discgerlasend